Thursday, February 7, 2019

توبه از منظر کتاب مقدس

                                                                                                                                                                     


                                                                                                                           

Related image




در ابتدا ما باید معنی «توبه» را از نظر كتاب مقدس بررسی كنیم. در عهدجدید كلمة
انگلیسی «توبه» از كلمة یونانی mentanoein ترجمه شده است. این كلمه در زبان یونانی معنی واضح و روشنی در تاریخ این زبان داشته است، چه در زبان كلاسیك یونانی و چه در زبان عهدجدید. در هر دو مورد معنی آن یكسان بوده است: «عوض شدن فكر یك شخص». بنابراین در عهدجدید توبه یك عمل احساسی نیست بلكه یك تصمیم جدی می باشد. با دانستن این نكته عقاید اشتباه و احساساتی كه در رابطه با توبه است، رفع میشود. برای عدهای از مردم چنین تداعی شده كه توبه اشك ریختن، ناله كردن و احساسات است. به هرحال، اگر شخصی توبه كند و در حین توبه اشكها بریزد و توبه او كتابمقدسی نباشد، فایدهای ندارد. عدهای از مردم توبه را به یك تشریفات خاص مذهبی و یا یك فرمان دینی مربوط میدانند كه به آن «مجازات» میگویند.ولی اینجا همچنین از این نكته به دو گونه استفاده میشود.
ممكن است به دنبال تشریفات مذهبی، آداب و رسوم مذهبی و فرمانهای دینی رفت ولی توبه كتاب مقدسی نداشت.توبه واقعی استوار، محكم، و یك تصمیم آگاهانه است. توبه، یك تغییر فكر است. اگر به عهدعتیق برگردیم به كلمه ای مشترك برمیخوریم كه از لحاظ ادبی یعنی «بازگشت» و در عهدعتیق «توبه» ترجمه شده است و یك تناسب هارمونی با «توبه» در عهدجدید نیز دارد. توبه در عهدجدید دلالت بر «تصمیم درونی» است، یعنی تغییر فكر از درون. در عهدعتیق این كلمه دلالت بر یك عمل بیرونی دارد كه تأثیر آن را در درون منعكس میكند. بنابراین عهدجدید تأكید بر توبه واقعی از درون انسان دارد و عهدعتیق از یك عمل بیرونی و منعكس شدن آن در درون انسان صحبت میكند. با كنار هم گذاشتن این مطالب به یك نتیجه كلی میرسیم. «توبه» یك تغییر فكر از درون میباشد كه نتیجة آن ظاهر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. حركت و بازگشت كامل به یك روش و هدایت جدید.یك مثال كامل دربارة توبه را در لوقا 15:11-32 می بینیم ، در این قسمت ما میخوانیم كه آن پسر از خانه دور میشود و خانوادة خود را ترك میكند و به سرزمین دور میرود و در آنجا عیاشی و ولخرجی میكند و همه چیز خود را از دست میدهد. اما بالاخره او به خود می آید، او گرسنه، تنها، و تحقیر شده بود و در میان خوكها می لولید تا چیزی برای خوردن پیدا كند. در این موقع او تصمیمی گرفت. او گفت: «برمی خیزم و میروم به خانة پدرم». او فوراً تصمیم خود را عملی كرد: «برخاست و به خانة پدر آمد»، این یك توبة واقعی است زیرا: اول، یك تصمیم آگاهانه بود. دوم، عمل خارجی و بیرونی آن تصمیم بود یعنی عمل بازگشت به طرف خانه. در وضعیت گناه آلود و موت روحانی هر كس كه از خانه روبرگردانده و تولد تازه ندارد نه تنها از خانه بلكه از بهشت دور میشود. او هر قدم كه برمیدارد از خدا دورتر میشود. همچنانكه این راه را میرود نور پشت سر او است و سایه ها در جلو او در حركتند، هرچه قدر دورتر میرود سایه ها بیشتر و بلندتر می شوند، هر قدم او را به مرگ و جهنم و بالاخره به
تاریكی ابدی نزدیك میكند. برای هر شخص كه این مسیر را طی میكند دو عمل اساسی وجود دارد كه باید انجام
بدهد. او باید توقف كند، فكرش را عوض كند، هدایتش را تغییر دهد، به راه متضاد و مخالف برود و روی خود را از سایه ها و تاریكی ها برگیرد و به طرف نور برگردد


نوکیش وایمان دار:اعظم جعفری